Sunday, October 29, 2006
نشر پنجره خوب است، خوبترازآن، كارت خريد پارسيان اجباريست! كه يك بار در مكان دوست داشتنيمان به درد خورد.
من كه دوست ندارم وقتي از سر كار مي رم خونه چشمم تو چشم ِ خورشيد ِ باشه كه داره غروب مي كنه، هر چقدرم كه سنگ ِ پاييز رو به سينه ام زده باشم و بزنم همچنان ! M 12:43 PM + |
Thursday, October 26, 2006
Saturday, October 21, 2006
من كه دوست ندارم وقتي از سر كار مي رم خونه چشمم تو چشم ِ خورشيد ِ باشه كه داره غروب مي كنه، هر چقدرم كه سنگ ِ پاييز رو به سينه ام زده باشم و بزنم همچنان ! M 12:43 PM + |
مي دوني، هي فكر كردم نامرد نيستي، حتي ازت دفاع هم كردم!
هي فكر كردم من كم بودم، كه تو كم موندي و بیشتر نشدی! من بلد نبودم،كه تو هم بلد نشدي!
بعدش ديدم نه بابا، من خيلي هم سخت نبودم، حتي به تو هم سخت نگرفته بودم ،تا جايي كه تو بتوني آسمون ريسمون ببافي حتي !
بعدش ديدم خب درسته كه مدل من آسمون ريسموني نبود، اما تو اصلا مدل هاي ديگه رو هم كشف نكردي كه!!
درسته من يه جاهايي از قلبم رو بسته نگه داشتم، اما همش كه بسته نبود!
بعدش فكر كردم آره خُب لابد اسمش همينه و تو نامردي!
بعدشم اين نامردي، كه كلمه من نيست، اما خب يه قاچاني گفتتش كه منم تو دهنم افتاده!!
پ.ن. از اونجایی که مدل من هيچم قربون صدقه اي نيست! پس قاچان فقط يه جور قربون صدقه است که در موارد خیلی خاص به كار برده مي شه! M 11:49 AM + |
Friday, October 20, 2006
هي فكر كردم من كم بودم، كه تو كم موندي و بیشتر نشدی! من بلد نبودم،كه تو هم بلد نشدي!
بعدش ديدم نه بابا، من خيلي هم سخت نبودم، حتي به تو هم سخت نگرفته بودم ،تا جايي كه تو بتوني آسمون ريسمون ببافي حتي !
بعدش ديدم خب درسته كه مدل من آسمون ريسموني نبود، اما تو اصلا مدل هاي ديگه رو هم كشف نكردي كه!!
درسته من يه جاهايي از قلبم رو بسته نگه داشتم، اما همش كه بسته نبود!
بعدش فكر كردم آره خُب لابد اسمش همينه و تو نامردي!
بعدشم اين نامردي، كه كلمه من نيست، اما خب يه قاچاني گفتتش كه منم تو دهنم افتاده!!
پ.ن. از اونجایی که مدل من هيچم قربون صدقه اي نيست! پس قاچان فقط يه جور قربون صدقه است که در موارد خیلی خاص به كار برده مي شه! M 11:49 AM + |
چقدر می مونن
با تکه کلام هاشون،آهنگ هاشون...
چقدر می مونن
با صدای بارون، بوی خاک ...
چقدر دلتنگ می شم
با هر بهونه ای ... M 12:52 AM + |
Sunday, October 15, 2006
Tuesday, October 10, 2006
با تکه کلام هاشون،آهنگ هاشون...
چقدر می مونن
با صدای بارون، بوی خاک ...
چقدر دلتنگ می شم
با هر بهونه ای ... M 12:52 AM + |
چشمهامو مي بندم، اشكه كه هي نريخته و جمع شده و ديگه عين ِ‌يه قطره گنده شده سُر مي خوره ... از امروز صبح كه چشمهام رو باز كردم، بغضه اومده چسبيده ته گلوم ، چه الكي فكر كردم ديشب همش تموم شده ...
مثل روز تولدم شدم كه هيچي دست ِ‌خودم نبود، تو بغلم كردي و گفتي: خره من واسه توست كه توي ماه رمضون، اين همه راه اومدم تا بعد ِ اين همه وقت، تولدت كنارت باشم ... حالا كه باز اينهمه خر شدم، تو نيستي بغلم كني كه ...
وقتي گوشه تختم نشستم و تو روبروم نشستي و به بالشم تكيه دادي و چشمهات به دهن ِ‌من بود تا حرف بزنم و من واسه نريختن اشكام تو چشمات نگاه نمي كردم،هم مي دونستم، منم كه بايد منطقي بشم .
انگار هر چي 16 مهر بياد و بره هم، من بزرگ نمي شم. يه آدم بزرگ با احساسات ِ كنترل شده و منطق ِ درست و درمون !
تو حتي هنوز نرسيدي،اما من يه عالمه،منطقي تر، دلتنگتم... M 11:33 AM + |
Tuesday, October 03, 2006
مثل روز تولدم شدم كه هيچي دست ِ‌خودم نبود، تو بغلم كردي و گفتي: خره من واسه توست كه توي ماه رمضون، اين همه راه اومدم تا بعد ِ اين همه وقت، تولدت كنارت باشم ... حالا كه باز اينهمه خر شدم، تو نيستي بغلم كني كه ...
وقتي گوشه تختم نشستم و تو روبروم نشستي و به بالشم تكيه دادي و چشمهات به دهن ِ‌من بود تا حرف بزنم و من واسه نريختن اشكام تو چشمات نگاه نمي كردم،هم مي دونستم، منم كه بايد منطقي بشم .
انگار هر چي 16 مهر بياد و بره هم، من بزرگ نمي شم. يه آدم بزرگ با احساسات ِ كنترل شده و منطق ِ درست و درمون !
تو حتي هنوز نرسيدي،اما من يه عالمه،منطقي تر، دلتنگتم... M 11:33 AM + |
انگار خوب نیست که می دونی، هنوزم دوست دارم .
انگار خوب نیست که می دونم، تو ...
__
گفته بودم که ازش چیزی نخواستم، اما حالا می خوام که :
ت و رو واس م ک م رن گ ک ن ه M 9:42 PM + |
انگار خوب نیست که می دونم، تو ...
__
گفته بودم که ازش چیزی نخواستم، اما حالا می خوام که :
ت و رو واس م ک م رن گ ک ن ه M 9:42 PM + |
Home |
Feed |
Email |
Profile
::کافه خرید ::
::کافه خرید ::
:: My shared items ::
:: گذشته ها ::
August 2014 November 2013 October 2013 July 2013 June 2013 May 2013 April 2013 March 2013 February 2013 January 2013 December 2012 November 2012 October 2012 September 2012 August 2012 July 2012 June 2012 May 2012 April 2012 March 2012 December 2010 November 2010 October 2010 August 2010 July 2010 June 2010 May 2010 April 2010 March 2010 February 2010 January 2010 December 2009 November 2009 October 2009 September 2009 August 2009 July 2009 June 2009 May 2009 April 2009 March 2009 February 2009 January 2009 December 2008 November 2008 October 2008 September 2008 August 2008 July 2008 June 2008 May 2008 April 2008 March 2008 February 2008 January 2008 December 2007 November 2007 October 2007 September 2007 August 2007 July 2007 June 2007 May 2007 April 2007 March 2007 February 2007 January 2007 December 2006 November 2006 October 2006 September 2006 August 2006 July 2006 June 2006 May 2006 April 2006 March 2006 February 2006 January 2006 December 2005 November 2005 October 2005 September 2005 August 2005 July 2005 June 2005 May 2005 April 2005 March 2005 February 2005 January 2005 December 2004 November 2004 October 2004 September 2004 August 2004 July 2004 June 2004 May 2004 April 2004 March 2004 February 2004 January 2004 December 2003 November 2003 October 2003 September 2003 August 2003 July 2003 June 2003 May 2003 April 2003 March 2003