سفر ، هميشه حكايت باز آمدن تو بود، نبود؟!
M
12:23 AM +

آیینه ات را به سفره بخشیدم!
M
2:19 AM +
هی می گم از لب پشت بوم برو کنار، یکهو می افتی یا ؟
بعد نه که تو خیلی حرف گوش کنی ،هی میری عقب هی عقب تر ... بعدش خَب از اون ور پشت ِ بوم می افتی !!
M
12:04 PM +
دیگه "به جدت" ها ،که باورم نمی شه !
...
مودم کامپیوترم تو خونه معلوم نیست چش شده
و این یعنی :من تو خونه، تا اطلاع ثانوی به اینترنت دسترسی ندارم :(
(اینم غُر ِاول هفته!)
M
9:39 AM +
با چهار روز تاخیر !
خُب یادم نبود ،3 سالش شده که!
M
11:26 AM +
چرا رنگ ِ چشمهامو یادم رفته بود !؟
M
10:21 AM +
بالصبر خواندم و
تن به آب سپردم .
وقتی که آب از سرم گذشته بود .
M
11:35 AM +